آخرین به‌روزرسانی:

به رسمیت شناختن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اعتبار قانونی دادن

فونتیک فارسی

be rasmiyyat shenaakhtan
فعل متعدی

recognize, legalize, legalise

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

آن‌ها باید حقوق تمام شهروندان را به رسمیت بشناسند.

They need to recognize the rights of all citizens.

بسیاری از کشورها درحال بررسی به رسمیت شناختن مرگ اختیاری هستند.

Many countries are considering whether to legalize euthanasia.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت به رسمیت شناختن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «به رسمیت شناختن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/به رسمیت شناختن

لغات نزدیک به رسمیت شناختن

پیشنهاد بهبود معانی