more, farther, further, most, surpassing, mass, topper, majority, premium
بیشتر مهارتها اکتسابی هستند.
Most skills are acquired.
بایستی بیشتر دقت کنیم.
It behooves us to be more careful.
more, farther
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گدا با پررویی گفت: «بیشتر بده!»
The beggar said cheekily, "give me more! "
هر روز که میگذرد، بیشتر عاشقت میشوم.
Day by day, I am falling more in love with you.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بیشتر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیشتر