فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

ت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

چهارمین حرف (وات) الفبای فارسی

فونتیک فارسی

te
اسم

th (the fourth letter of the Persian/Farsi alphabet)

ت در شعر فارسی به کرات آمده است.

The th appears frequently in Persian poetry.

ت یکی از حروف اصلی در الفبای فارسی است.

The th is an essential letter in the Persian alphabet.

وسیله‌ای به‌شکل T برعکس برای شستن کف اتاق و غیره

فونتیک فارسی

te
اسم

mop

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

ت برداشتم تا آب ریخته‌شده روی زمین را پاک کنم.

I grabbed a mop to clean the spilled juice on the floor.

ت قدیمی پس‌از سال‌ها استفاده نیاز به تعویض داشت.

The old mop needed to be replaced after years of use.

(ضمیر ملکی دوم شخص مفرد)، -ت، مال تو، تو، تو را

فونتیک فارسی

-at
ضمیر

عامیانه second person possessive pronoun, your, thine, you

دیدمت.

I saw you.

دخترت

your daughter

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ت

لغات نزدیک ت

پیشنهاد بهبود معانی