با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

تور ماهیگیری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

توری که با آن ماهی می‌گیرند

فونتیک فارسی

toore maahigiri
اسم
seine, fishing net

- ماهیگیر تور ماهیگیری‌اش را داخل آب انداخت.

- The fisherman cast his fishing net into the water.

- تور ماهیگیری قدیمی وصله‌دار و کهنه شده بود اما هنوز کار را راه می‌انداخت.

- The old fishing net was patched and worn, but it still did the job.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت تور ماهیگیری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تور ماهیگیری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تور ماهیگیری

لغات نزدیک تور ماهیگیری

پیشنهاد بهبود معانی