attractive, charming, fetching, appealing, winsome, eye-catching, engrossing, catching, lovely, engaging, ravishing, prepossessing, winning
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مردی جذاب و بافرهنگ
a man of charm and cultivation
لبخند جذاب
winsome smile
زن جذاب و پرکرشمه
an attractive, flirtatious woman
پیشنهاد شغلیای که به من شده در ظاهر جذاب است.
The job I've been offered is superficially appealing.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جذاب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جذاب