آخرین به‌روزرسانی:
حر به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
صفت
فونتیک فارسی / hor[r] /
قدیمی free (born), freeman, noble, liberal
free
freeman
noble
liberal
آزاده‌خو
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
روح حر مشتاق آزادی و عدالت است.
The free soul longs for liberty and justice.
جنگجوی حر شجاعانه برای مردمش جنگید.
The noble warrior fought bravely for his people.
مترادف و متضاد حر
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
مترادف:
ارجاع به لغت حر
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «حر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حر
لغات نزدیک حر
- - حذف میانی
- - حذف نشدنی
- - حر
- - حراج
- - حراج اثاثیه منزل