با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
کلمهی «خط کشیدن» در زبان انگلیسی به to underline, to draw a line, یا to rule ترجمه میشود، که بسته به کاربرد و زمینه ممکن است یکی از این عبارات مناسبتر باشد.
این عبارت به عملی اشاره دارد که طی آن یک خط مستقیم زیر متن، روی کاغذ یا سطحی دیگر کشیده میشود تا بر آن تاکید شود، مرزبندی صورت گیرد یا بخشی از محتوا مشخص شود.
یکی از رایجترین کاربردهای «خط کشیدن» در آموزش و یادگیری است، جایی که دانشآموزان و دانشجویان زیر کلمات یا جملات مهم متن کتاب یا جزوههایشان خط میکشند تا نکات کلیدی را برجسته کرده و یادآوری آنها را آسانتر کنند. این عمل باعث تمرکز بیشتر روی بخشهای مهم میشود و به فرآیند یادگیری و مرور سریعتر مطالب کمک شایانی میکند.
در حوزهی طراحی، نقشهکشی و مهندسی، «خط کشیدن» به معنای رسم خطوط مستقیم، منحنی یا اشکال هندسی روی کاغذ یا صفحه نمایش است که برای ایجاد نقشهها، طرحها، مدلها و نمودارها استفاده میشود. در این کاربرد، دقت و رعایت اندازه و زاویه اهمیت فراوان دارد و معمولاً از ابزارهای خاصی مانند خطکش، پرگار و نرمافزارهای طراحی کمک گرفته میشود.
همچنین، در نگارش و ویرایش متون، خط کشیدن میتواند به معنای علامتگذاری متن برای اصلاح، حذف یا تأکید بر بخشی از محتوا باشد. ویراستاران و نویسندگان از این روش برای نشان دادن بخشهایی که نیاز به تغییر دارند استفاده میکنند و این عمل باعث بهبود کیفیت نهایی متن میشود.
از دیدگاه روانشناسی و ارتباطات، خط کشیدن زیر کلمات یا عبارات خاص میتواند به عنوان یک نشانه غیرکلامی عمل کند که توجه مخاطب را به نقطهای خاص جلب میکند و اهمیت آن را برجسته میسازد. این عمل به انتقال بهتر پیام و فهم سریعتر کمک میکند و اغلب در ارائهها، گزارشها و مستندات کاربرد دارد.
«خط کشیدن» عملی ساده اما کاربردی است که در زمینههای مختلف آموزشی، حرفهای، هنری و ارتباطی به کار میرود. این عمل نقش مهمی در سازماندهی، برجستهسازی و انتقال اطلاعات ایفا میکند و باعث میشود مطالب به صورت واضحتر و مؤثرتر به مخاطب ارائه شوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خط کشیدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خط کشیدن