آخرین به‌روزرسانی:

خندیدن به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

khandidan

to smile or laugh

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خندیدن

  1. مترادف:
    خنده زدن خنده کردن ضحک قهقهه زدن
    متضاد:
    گریستن

سوال‌های رایج خندیدن

خندیدن به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «خندیدن» در زبان انگلیسی به "to laugh" ترجمه می‌شود.

«خندیدن» یکی از بنیادی‌ترین و جهانی‌ترین واکنش‌های انسانی است که هم به‌عنوان پاسخ به محرک‌های شاد و بامزه و هم به‌عنوان ابزاری برای ارتباط اجتماعی عمل می‌کند. وقتی کسی می‌خندد، مجموعه‌ای از عضلات صورت، به‌ویژه اطراف دهان و چشم، درگیر می‌شوند، و اغلب صدایی از گلو یا شکم خارج می‌شود که نشانه‌ی شادی، تعجب، یا حتی عصبانیت پنهان است. از منظر روان‌شناسی، خندیدن یک واکنش ناخودآگاه به احساسات مثبت است، اما می‌تواند ساختگی یا کنترل‌شده هم باشد، مثلاً برای حفظ ادب یا گرم‌کردن فضا.

خنده تأثیرات بسیار مثبتی بر سلامت جسمی و روانی دارد. از جمله اینکه باعث کاهش سطح هورمون‌های استرس مثل کورتیزول می‌شود، سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند، ضربان قلب و جریان خون را بهبود می‌بخشد و حتی در کوتاه‌مدت می‌تواند مانند ورزش سبک عمل کند. همچنین، خندیدن نقش مهمی در شکل‌گیری و تقویت روابط انسانی دارد. در گفت‌وگوهای روزمره، خنده می‌تواند نشانه‌ی صمیمیت، درک مشترک، یا حتی نوعی ابزار برای کاهش تنش باشد.

از جنبه‌ی فرهنگی، خندیدن در جوامع مختلف معنای متفاوتی دارد. در برخی فرهنگ‌ها خنده‌ی بلند نشانه‌ی شادی و برون‌گرایی است، در حالی‌ که در برخی دیگر ممکن است بی‌ادبانه یا سبک تلقی شود. در زبان فارسی، خندیدن می‌تواند همراه با واژگانی مثل "قهقهه"، "پوزخند"، یا "لبخند" بیاید که هرکدام درجه و حالت خاصی از خنده را نشان می‌دهند.

«خندیدن» واکنشی ساده اما پیچیده است که نقش پررنگی در شادابی فردی، سلامت ذهنی و پیوندهای اجتماعی دارد. خنده زبان مشترک تمام انسان‌هاست؛ زبانی که گاه بیشتر از کلمات معنا دارد.

ارجاع به لغت خندیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خندیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خندیدن

لغات نزدیک خندیدن

پیشنهاد بهبود معانی