آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۴

    دانه‌ی جو به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / daaneye jo /

    گیاه‌شناسی barleycorn

    barleycorn

    دانه‌های غلات جو

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    دانه‌ی جو اغلب برای تغذیه‌ی دام‌ها استفاده می‌شود.

    Barleycorn is often used to feed livestock.

    کشاورز دانه‌های جو را در مزرعه کاشت.

    The farmer planted barleycorns in the field.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج دانه‌ی جو

    دانه جو به انگلیسی چی می‌شه؟

    ترجمه‌ی «دانه جو» به زبان انگلیسی barley grain است.

    دانه‌ی جو یکی از کهن‌ترین غلات کشت‌شده توسط بشر است و سابقه‌ی استفاده از آن به حدود ده هزار سال پیش بازمی‌گردد. جو از خانواده‌ی گندمیان (Poaceae) بوده و گیاهی مقاوم به شرایط سخت اقلیمی مانند سرما، خشکی و خاک‌های فقیر است، به همین دلیل در مناطق متعددی از جهان قابل کشت و بهره‌برداری است. دانه‌ی جو به‌صورت کامل، نیم‌کوب، پرک یا آرد در دسترس قرار می‌گیرد و در صنایع غذایی، دارویی و دامپروری کاربردهای فراوانی دارد.

    از نظر تغذیه‌ای، دانه‌ی جو منبعی غنی از فیبر محلول به‌ویژه بتا-گلوکان است که به کاهش کلسترول خون، تنظیم قند خون و بهبود عملکرد دستگاه گوارش کمک می‌کند. این فیبرها در بدن ژلی ایجاد می‌کنند که جذب گلوکز را کند کرده و احساس سیری طولانی‌تری به همراه می‌آورد. دانه‌ی جو همچنین دارای ویتامین‌های گروه B، آهن، منگنز، سلنیوم و فسفر است و نسبت به بسیاری از غلات دیگر، شاخص گلیسمی پایین‌تری دارد، که آن را به گزینه‌ای مناسب برای افراد دیابتی یا دارای مشکلات قلبی تبدیل می‌کند.

    در آشپزی سنتی و مدرن، دانه‌ی جو به‌صورت‌های مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرد. از جو پخته‌شده در تهیه‌ی سوپ جو، آش، سالاد یا به‌عنوان جایگزین برنج در برخی غذاها استفاده می‌شود. همچنین، از آرد جو در تهیه‌ی نان‌های سبوس‌دار، بیسکوییت‌ها، کیک‌ها و برخی شیرینی‌های رژیمی بهره گرفته می‌شود. جو پرک‌شده، مشابه با جوی دوسر، برای تهیه‌ی صبحانه یا افزودن به ماست و اسموتی بسیار متداول است و به‌ویژه در رژیم‌های غذایی سالم و گیاه‌خواری جایگاه ویژه‌ای دارد.

    دانه‌ی جو در طب سنتی ایران نیز جایگاهی ارزشمند دارد. به جو خاصیت‌های خنک‌کننده، ملین، مقوی معده، ادرارآور و ضد التهاب نسبت داده می‌شود. ماء‌الشعیر طبیعی که از خیساندن و تخمیر دانه‌های جو تهیه می‌شود، یکی از نوشیدنی‌های سنتی ایران است که به‌دلیل اثرات پاک‌کننده‌ی کبد و کلیه و خاصیت تسکین‌دهنده‌اش شهرت دارد. در فرهنگ عامه نیز جو به عنوان غذای سالم، ساده و سنتی شناخته می‌شود که به طبیعت بازمی‌گردد و از نظر روحی نیز نوعی سادگی و صفا با خود به همراه دارد.

    از نظر اقتصادی، جو یکی از مهم‌ترین غلات دنیاست و در صنایع تولید خوراک دام و طیور نیز نقشی کلیدی ایفا می‌کند. کشورهای بزرگی چون روسیه، آلمان، استرالیا و کانادا از تولیدکنندگان اصلی جو در جهان هستند. در ایران نیز، به‌ویژه در استان‌هایی با اقلیم سرد و نیمه‌خشک مانند خراسان، همدان و آذربایجان، جو از محصولات زراعی مهم به‌شمار می‌رود.

    ارجاع به لغت دانه‌ی جو

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «دانه‌ی جو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دانه‌ی جو

    لغات نزدیک دانه‌ی جو

    • - دانه میوه
    • - دانه نمک
    • - دانه‌ی جو
    • - دانه‌ی چیا
    • - دانه‌ی سویا
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    واژه سال 2025 دیکشنری ها

    واژه سال 2025 دیکشنری ها

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    hector heinous her crockery herbal here heterograft heritage heredity sprawling bitewing herself his histrionics hockey لذت لندن لخت مات کرلینگ مصلا قوام معجزه‌آسا مغرض ملاط تهوع منصوب موهن اهانت محاوره
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.