با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

دست به کار شدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اقدام کردن، شروع کردن

فونتیک فارسی

dast be kaar shodan
فعل لازم
to embark on, to begin, to start work

- شرکت پس از مدت‌ها برنامه‌ریزی سرانجام توانست برای انجام پروژه‎‌ی جدید دست به کار شود.

- After much planning, the company was finally able to embark on their new project.

- از اینکه برای انجام پروژه‌ای که صنعت را متحول می‌کند دست به کار شده‌ایم، بسیار هیجان‌زده‌ایم.

- We are so excited to embark on a new project that will revolutionize the industry.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دست به کار شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دست به کار شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دست به کار شدن

لغات نزدیک دست به کار شدن

پیشنهاد بهبود معانی