آخرین به‌روزرسانی:

دست به کار شدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / dast be kaar shodan /

to embark on, to begin, to start work

اقدام کردن، شروع کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

شرکت پس از مدت‌ها برنامه‌ریزی سرانجام توانست برای انجام پروژه‎‌ی جدید دست به کار شود.

After much planning, the company was finally able to embark on their new project.

از اینکه برای انجام پروژه‌ای که صنعت را متحول می‌کند دست به کار شده‌ایم، بسیار هیجان‌زده‌ایم.

We are so excited to embark on a new project that will revolutionize the industry.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دست به کار شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دست به کار شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دست به کار شدن

لغات نزدیک دست به کار شدن

پیشنهاد بهبود معانی