فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دیگ به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ظرف فلزی بزرگ برای غذا پختن

فونتیک فارسی

dig
اسم

pot, cauldron

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

نگذار (آب) دیگ بجوشد و تمام شود.

Don't let the pot boil dry.

دیگ روی سه‌پایه قرار گرفته است.

The cauldron sat on the tripod.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دیگ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دیگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دیگ

لغات نزدیک دیگ

پیشنهاد بهبود معانی