caldron
caldron
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جادوگر بهدقت دیگ بزرگ جوشان را هم زد.
The witch stirred the bubbling caldron carefully.
دیگ بزرگ پر از آب جوش بود.
The caldron was filled with boiling water.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دیگ بزرگ» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دیگ بزرگ