آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

دیگ بزرگ به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / dige bozorg /

caldron

caldron

پاتیل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

جادوگر به‌دقت دیگ بزرگ جوشان را هم زد.

The witch stirred the bubbling caldron carefully.

دیگ بزرگ پر از آب جوش بود.

The caldron was filled with boiling water.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دیگ بزرگ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دیگ بزرگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دیگ بزرگ

لغات نزدیک دیگ بزرگ

پیشنهاد بهبود معانی