فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

رسیدن به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

re(a)sidan

to arrive, to be received, to become available, to ripen, to(finda leisure to)attend (to a specified business)

سن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رسیدن

  1. مترادف:
    آمدن واردشدن
  1. مترادف:
    اتصال نیل وصول
  1. مترادف:
    پختن کامل‌شدن نضج
  1. مترادف:
    سرآوری کردن مراقبت کردن مواظبت کردن
  1. مترادف:
    فرصت کردن مجال‌یافتن
  1. مترادف:
    وقوع

ارجاع به لغت رسیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رسیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رسیدن

لغات نزدیک رسیدن

پیشنهاد بهبود معانی