آخرین به‌روزرسانی:

رومبلی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / roomobli /

antimacassar, upholstery, furniture sheet, furniture covering

پارچه‌ای برای انداختن روی مبل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

رومبلی ملیله‌دوزی‌شده روی کاناپه، جذابیتی را به اتاق اضافه کرد.

The tapestry on the couch added a touch of elegance to the room.

اتاق غذاخوری دارای رومبلی‌های زیبا بر روی هر صندلی بود.

The dining room featured an elegant antimacassar on the back of each chair.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت رومبلی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رومبلی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رومبلی

لغات نزدیک رومبلی

پیشنهاد بهبود معانی