امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سرهم کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
piece, scrape

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرهم کردن

  1. مترادف:
    جور کردن درست کردن ترتیب دادن
  1. مترادف:
    ساختن
  1. مترادف:
    سرهم‌بندی کردن

ارجاع به لغت سرهم کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرهم کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سرهم کردن

لغات نزدیک سرهم کردن

پیشنهاد بهبود معانی