dining room, soup kitchen, guest house
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
باغچهی زیبایی روبروی سفرهخانه وجود داشت.
The guest house had a beautiful garden in front of it.
سفرهخانه به خاطر جشنوارهی محلی در آخر هفته کاملا رزرو شده بود.
The guest house was fully booked for the weekend due to a local festival.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سفرهخانه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سفرهخانه