آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

سلاله به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / solaale /

progeny, essence, offspring, quiddity, progency

progeny

essence

offspring

quiddity

progency

نسل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

توله‌های گربه سلاله‌ی او هستند.

A cat's kittens are her progeny.

سلاله‌ی پرجمعیت او همه‌جای کشور پراکنده شده‌اند.

His numerous progency are scattered all over the country.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سلاله

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت سلاله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سلاله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سلاله

لغات نزدیک سلاله

پیشنهاد بهبود معانی