آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

سناتور به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / senaator /

senator

senator

عضو مجلس سنا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

هنگام اعترافات آن سناتور، خبرنگاران با دمشان گردو می‌شکستند.

The press had a field day with the senator's confession.

دو سناتور با هم دشمن دیرینه بودند.

There was bad blood between the two senators.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سناتور

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
عضو سنا عضو مجلس اعیان نماینده مجلس اعیان

ارجاع به لغت سناتور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سناتور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سناتور

لغات نزدیک سناتور

پیشنهاد بهبود معانی