فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سوانح به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

سانحه‌ها

فونتیک فارسی

savaaneh
اسم اسم جمع

accidents, mishaps, disasters, catastrophes, casualties, fortuities, contingencies

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

تعداد سوانح بزرگراه در یک سال گذشته افزایش یافته است.

The number of accidents on the highway has increased over the last year.

گزارش نشان می‌داد بیشتر سوانح محل کار به علت خطای انسانی رخ می‌دهند.

The report indicated that most workplace accidents were caused by human error.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سوانح

  1. مترادف:
    اتفاقات بلایا حوادث پیش‌آمدها مصایب وقایع سانحه‌ها سانح‌ها

ارجاع به لغت سوانح

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سوانح» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سوانح

لغات نزدیک سوانح

پیشنهاد بهبود معانی