آخرین به‌روزرسانی:

فرود سخت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نشست همراه با ضربه‌ی شدید

فونتیک فارسی

foroode sakht
اسم

hard landing

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

بالگرد حامل رئیس‌جمهور و دیگر مقامات ارشد در شرایط نامساعد جوی دچار فرود سخت شد.

A helicopter carrying President and other senior officials suffered a hard landing in adverse weather conditions.

با پایین رفتن سریع هواپیما، خلبان برای فرود سخت آماده شد.

The pilot braced for a hard landing as the plane descended rapidly.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فرود سخت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فرود سخت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فرود سخت

لغات نزدیک فرود سخت

پیشنهاد بهبود معانی