to act (up)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به او اخطار دادم که در طول جلسه فیلم بازی نکند، اما او نتوانست جلوی خودش را بگیرد.
I warned him not to act up during the meeting, but he couldn't help himself.
بچهها وقتی خسته هستند، تمایل دارند تا فیلم بازی کنند.
The children tend to act up when they're tired.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «فیلم بازی کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فیلم بازی کردن