آخرین به‌روزرسانی:

لس به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

سست

فونتیک فارسی

las
صفت

numb, loose, limp, lax, cripple

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

انگشتانم از سرما لس شده بودند.

My fingers were numb from the cold weather.

بعد از شنیدن آن خبر بد لس شده بود.

She was feeling numb after hearing the bad news.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد لس

  1. مترادف:
    افلیج فلج
  1. مترادف:
    بی‌حرکت بی‌حس سست لم

ارجاع به لغت لس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لس

لغات نزدیک لس

پیشنهاد بهبود معانی