آخرین به‌روزرسانی:

ماساژور به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ماساژدهنده

فونتیک فارسی

masazhor
اسم

masseuse, masseur

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

ماساژور روی عضلات دردناک من معجزه کرد.

The masseur worked wonders on my sore muscles.

ماساژور یک سری درمان‌ها را برای درد مزمن کمرم توصیه کرد.

The masseuse recommended a series of treatments for my chronic back pain.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ماساژور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ماساژور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ماساژور

لغات نزدیک ماساژور

پیشنهاد بهبود معانی