آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

محمود به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم خاص
فونتیک فارسی / mahmood /

masculine proper noun, Mahmood

masculine proper noun

Mahmood

نام مرد

محمود در تملق‌گویی از دیگران مهارت داشت.

Mahmood was adroit at flattering others.

سلطان محمود شروع به ناچیز شمردن کار فردوسی کرد.

Sultan Mahmood began depreciating Ferdowsi's work.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

محمود درآمد خوبی دارد.

Mahmood earns a good income.

اسم
فونتیک فارسی / mahmood /

laudable person or thing

laudable person or thing

قابل ستایش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

رفتار مودبانه‌ی او محمود است

His polite behavior are laudable

چنین صداقتی محمود و کمیاب است

Such honesty is laudable and rare

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد محمود

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
ستوده ممدوح ستایش شده
متضاد:
نامحمود ناستوده

ارجاع به لغت محمود

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «محمود» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محمود

لغات نزدیک محمود

پیشنهاد بهبود معانی