accepted, granted, pretty, acceptable, attractive, fetching
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نمیتوانید انتظار داشته باشید که در یک شهر جدید، بدون معطلی، مقبول واقع شوید.
You can't expect to be accepted in a new town right off the bat.
مقبول شدن، مقبول واقع شدن، مقبول افتادن
to be accepted, to be received with favor
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مقبول» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مقبول