آخرین به‌روزرسانی:

مقدار کم به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اندازه‌ی کم

فونتیک فارسی

meghdaare kam
اسم

dash, drop, grain, lick, little, morsel, mouthful, ray, slender, sprinkling, taste, touch, trace, nibble, tiny portion

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

من آن مقدار کم را یک پرس کامل در نظر نمی‌گیرم.

I don't call that tiny portion a full serving.

او مقدار کمی از وقتش را برای کمک به پروژه‌ام به من داد.

He gave me a little of his time to help with my project.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مقدار کم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مقدار کم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مقدار کم

لغات نزدیک مقدار کم

پیشنهاد بهبود معانی