آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

منطقه‌ی زمانی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / mantagheye zamaani /

time zone

time zone

محدوده‌ای از یک زمان استاندارد یکنواخت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

قبل‌از برنامه‌ریزی جلسه‌مان، باید منطقه‌ی زمانی را بررسی کنم.

I need to check the time zone before scheduling our meeting.

سفر به چندین منطقه‌ی زمانی می‌تواند خسته‌کننده باشد.

Traveling across multiple time zones can be exhausting.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت منطقه‌ی زمانی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «منطقه‌ی زمانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/منطقه‌ی زمانی

لغات نزدیک منطقه‌ی زمانی

پیشنهاد بهبود معانی