آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

مهمانی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / mehmaani /

party, banquet, entertainment, reception, treat, feast, festivity, ball, festival, bash

party

banquet

entertainment

reception

treat

feast

festivity

ball

festival

bash

بزم، سور، ضیافت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

مهمانی از ساعت ۲ تا ۷ بعدازظهر خواهد بود.

The party will be from 2 to 7 pm.

مهمانی به افتخار شهردار جدید

a reception in honor of the new mayor

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مهمانی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:

ارجاع به لغت مهمانی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مهمانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مهمانی

لغات نزدیک مهمانی

پیشنهاد بهبود معانی