آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

همکاری کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / hamkaari kardan /

to cooperate, to collaborate, to help out, to do teamwork

to cooperate

to collaborate

to help out

to do teamwork

در یک راستا کار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

من و پدرم در نگارش چندین فرهنگ لغت با هم همکاری کردیم.

My father and I collaborated in the writing of several dictionaries.

ما در نظر داریم با پلیس کاملاً همکاری کنیم.

We intend to cooperate fully with the police.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت همکاری کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «همکاری کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/همکاری کردن

لغات نزدیک همکاری کردن

پیشنهاد بهبود معانی