whisky
whisky
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
قاچاقچی معروفی که از کانادا ویسکی قاچاق میکرد.
A notorious bootlegger who bootlegged whisky from Canada.
او به قهوهی خود ویسکی میزند.
He laces his coffee with whisky.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ویسکی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ویسکی