به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

پدرسوخته به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • کسی که پدرش سوزانده شده است (معمولاً به شوخی و خطاب به بچه‌ها گفته می‌شود)
  • فونتیک فارسی

    pedarsookhte
  • صفت
    عامیانه ناپسند meanie, meany, son of a gun, son of a bitch
    • - رئیس پدرسوخته مدام از کارمندانش انتقاد می‌کند.

    • - The meany boss constantly criticizes his employees.
    • - معلم پدرسوخته به دانش‌آموزان بدون هیچ دلیلی تکلیف اضافه داد.

    • - The meany teacher gave the students extra homework for no reason.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت پدرسوخته

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پدرسوخته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پدرسوخته

لغات نزدیک پدرسوخته

پیشنهاد بهبود معانی