آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۱۷ مرداد ۱۴۰۴

    پرتوقع به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    صفت
    فونتیک فارسی / portavagho' /

    assuming, exigent, demanding

    assuming

    exigent

    demanding

    پرمدعا، متوقع

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    مهمان پرتوقع

    a demanding guest

    بچه‌های من خیلی پرتوقع‌اند.

    My kids are so demanding.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد پرتوقع

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    پرتمنا متوقع
    متضاد:
    بی‌توقع قانع
    مترادف:
    پرمدعا

    سوال‌های رایج پرتوقع

    پرتوقع به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «پرتوقع» در زبان انگلیسی به demanding ترجمه می‌شود.

    صفت «پرتوقع» به فردی اطلاق می‌شود که سطح انتظاراتش از دیگران، شرایط یا امکانات، بالاتر از حد معمول است. چنین فردی اغلب خواهان دریافت خدمات، رفتار یا شرایطی خاص و در سطحی فراتر از آن چیزی است که عرف، امکانات یا توان دیگران اجازه می‌دهد. پرتوقع بودن ممکن است در ظاهر نشانه‌ای از آگاهی فرد نسبت به استانداردهای بالا تلقی شود، اما در بسیاری موارد با نارضایتی دائمی، انتقادهای مکرر و توقعات بی‌پایان همراه است که روابط بین‌فردی را دچار اختلال می‌کند.

    در روابط اجتماعی، فرد پرتوقع معمولاً از اطرافیان خود انتظار دارد که همواره در خدمت خواسته‌های او باشند یا به‌سرعت به نیازهایش پاسخ دهند. این ویژگی می‌تواند فشار روانی زیادی بر دیگران وارد کند، زیرا حس می‌کنند هرگز نمی‌توانند رضایت کامل او را جلب کنند. به همین دلیل، معاشرت با افراد پرتوقع ممکن است در درازمدت به فرسایش عاطفی منجر شود. آن‌ها گاه ناآگاهانه، دیگران را از خود دور می‌کنند، چرا که خواسته‌های بیش از حدشان باعث احساس بی‌کفایتی یا خستگی در اطرافیان می‌شود.

    در محیط‌های کاری نیز، پرتوقع بودن می‌تواند پیامدهای متفاوتی داشته باشد. اگر این ویژگی در مقام مدیر یا رهبر بروز کند، ممکن است انگیزه‌بخش تلقی شود، چرا که سطح انتظارات بالا می‌تواند موجب بهبود عملکرد تیم شود. با این حال، اگر این توقعات با بی‌توجهی به ظرفیت‌ها، محدودیت‌ها یا نیازهای تیم همراه باشد، به‌سرعت به منبعی برای استرس، نارضایتی و کاهش بهره‌وری تبدیل می‌شود. کارمندان ممکن است احساس کنند هرگز کافی نیستند و همیشه زیر ذره‌بین‌اند.

    از منظر روان‌شناختی، پرتوقع بودن گاهی ریشه در نیازهای برآورده‌نشده، کمبود عزت‌نفس یا تجربه‌های کودکی دارد. فرد ممکن است با طلب کردن بیش از حد، در تلاش برای جبران خلأهای عاطفی یا اثبات ارزشمندی خود باشد. همچنین، جامعه و فرهنگ نیز می‌توانند در شکل‌گیری این ویژگی نقش داشته باشند؛ به‌ویژه در جوامعی که مصرف‌گرایی یا موفقیت‌محوری افراطی ترویج می‌شود. در چنین زمینه‌هایی، پرتوقع بودن ممکن است با کمال‌گرایی یا مقایسه‌های مداوم تقویت شود.

    پرتوقع بودن ویژگی‌ای است که اگر کنترل یا تعدیل نشود، می‌تواند به شکل‌گیری روابطی ناسالم، نارضایتی همیشگی و احساس تنهایی منجر شود. در مقابل، فردی که توانایی تنظیم و تعدیل توقعات خود را دارد، می‌تواند ارتباطاتی همدلانه‌تر، رضایت‌بخش‌تر و پایدارتر بسازد. شناخت مرز بین استاندارد بالا و توقع بی‌جا، یکی از کلیدهای مهم در پرورش بلوغ عاطفی و اجتماعی است.

    ارجاع به لغت پرتوقع

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «پرتوقع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرتوقع

    لغات نزدیک پرتوقع

    • - پرتوشناس
    • - پرتوشناسی
    • - پرتوقع
    • - پرتوماهی
    • - پرتونگار
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.