فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

چپ به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مخالف راست

فونتیک فارسی

chap
اسم صفت

left, port, sinistrous, sinistral, sinister, sinistrosal, larboard

او ناخودآگاهانه به طرف چپ چرخید و در را گشود.

He automatically turned left and opened the door.

گوش چپ آقا عمو کر بود.

Agha Amoo was deaf in the left ear.

چشم قیچ

فونتیک فارسی

chap
اسم صفت

cock-eyed, squint-eyed, cross-eyed, esotropic, strabismic

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

زن چپ‌چشم به‌گرمی لبخند زد.

The squint-eyed woman smiled warmly.

مرد چپ‌چشم در خیابان قدم زد.

The cross-eyed man walked down the street.

چپ‌گرایی

فونتیک فارسی

chap
اسم صفت

سیاست left, leftwing, leftist, radical

جناح چپ میزبان تجمعی در هفته‌ی آینده است.

The leftwing is hosting a rally next week.

حزب سیاسی جناح چپ به‌دنبال برنامه‌های اجتماعی جدید است.

The leftwing of the political party is pushing for new social programs.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چپ

  1. مترادف:
    صفت
    متضاد:
    یمین
  1. مترادف:
    میسره یسار

ارجاع به لغت چپ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چپ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چپ

لغات نزدیک چپ

پیشنهاد بهبود معانی