غذا و آشپزی Cheesecake
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مادربزرگم بهترین چیزکیک دنیا را درست میکند.
My grandma makes the best cheesecake in the world.
تصمیم گرفتم برای تولد دوستم به جای یک کیک مرسوم چیزکیک درست کنم.
I decided to bake a cheesecake for my friend's birthday instead of a traditional cake.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «چیزکیک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چیزکیک