kindergarten, preschool
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بچههای کودکستان در راهروها میدویدند.
Kindergarten kids scurried down hallways.
کودکستان جایی است که خردسالان در آن میآموزند و بازی میکنند.
The kindergarten is a place where young children learn and play.
دورهی کودکستانم را یادم هست که با دوستانم بازی میکردم و چیزهای جدید یاد میگرفتم.
I remember my kindergarten days, playing with friends and learning new things.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کودکستان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کودکستان