شکل مفرد این لغت در معنای اول: کون
شکل مفرد این لغت در معنای سوم: کی
existence(s), state of being
فیلسوفان اغلب دربارهی ماهیت کیان بحث میکنند.
Philosophers often debate the nature of existence.
هنرمند کیان را در نقاشیاش به تصویر کشید.
The artist captured the state of being in his painting.
nature
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ماهیت کیان در هر موجود زندهای منعکس شده است.
The essence of nature is reflected in every living being.
زیبایی کیان الهامبخش هنرمندان و شاعران است.
The beauty of nature inspires artists and poets alike.
Kian
کیان نامی است که نمایانگر قدرت و رهبری است.
Kian is a name that represents strength and leadership.
در فرهنگ ایرانی، کیان نماد جوهرهی هویت یک ملت است.
In Persian culture, Kian symbolizes the essence of a nation's identity.
اسم «کیان» یکی از نامهای اصیل و پرمعنای فارسی است که ریشه در تاریخ و فرهنگ ایران دارد.
این واژه به معنای «حکومت»، «سلطه»، «پادشاهی» و همچنین «وجود» یا «ماهیت» است. «کیان» تداعیکننده شکوه، قدرت، عظمت و اعتبار است و در متون تاریخی و ادبیات فارسی، نمادی از اقتدار و جایگاه والا بوده است.
در زبان انگلیسی، معادل معنایی اسم «کیان» میتواند «sovereignty»، «realm»، «kingdom»، یا «existence» باشد، که هر کدام جنبهای از مفهوم اصلی را منتقل میکنند. اگر بخواهیم آن را به صورت اسم شخصی ترجمه کنیم، اغلب از همان شکل «Kian» استفاده میشود که در کشورهای غربی نیز به عنوان نامی خاص و خوشآوا شناخته شده است.
در فرهنگ ایرانی، «کیان» همچنین اشاره به سلسلههای کهن ایرانی دارد که نماد تمدن، پیشینه و ریشههای عمیق تاریخی ایران است. بنابراین این نام بار معنایی خاصی از اعتبار، بزرگی و پایداری را به همراه دارد.
«کیان» نامی است با حس اقتدار، اصالت و ریشههای عمیق فرهنگی که انتخاب آن، بیانگر اراده، بزرگی و پایبندی به ارزشهای تاریخی و وجودی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کیان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کیان