با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Iranian

ɪˈrɑːniən ɪˈreɪnɪən ɪˈreɪnɪən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adjective
    ایرانی، اهل ایران، وابسته به ایران
    • - Iranians
    • - ایرانیان
    • - Iranian history
    • - تاریخ ایران
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد iranian

  1. noun The modern Persian language spoken in Iran
    Synonyms: irani, Iranian language, persian
  2. adjective Of or relating to Iran or its people or language or culture
    Synonyms: persian

ارجاع به لغت iranian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «iranian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/iranian

لغات نزدیک iranian

پیشنهاد بهبود معانی