Acre

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

• noun countable C2
  جریب فرنگی (واحد اندازه‌گیری زمین برابر با ۴۰۴۷ متر مربع)
  • - The park covers an area of five acres.
  • - مساحت این پارک پنج جریب فرنگی است.

  • - The vineyard spans over 20 acres.
  • - این تاکستان بیش از ۲۰ جریب فرنگی وسعت دارد.
• noun plural
  (در جمع) زمین‌ها
  • - The rancher's livestock grazed on the acres.
  • - دام‌های دامدار در زمین‌ها چرا می‌کردند.

  • - They plan to develop the empty acres.
  • - آن‌ها قصد دارند زمین‌های خالی را توسعه دهند.
• noun
  مقدار زیاد
  • - acres of time devoted to trivia
  • - وقت زیادی که صرف چرندیات شد

  • - She had acres of space in her new apartment.
  • - او در آپارتمان جدیدش فضای خیلی زیادی داشت.

  • - He had acres of time to finish the project.
  • - او وقت زیادی داشت تا پروژه را تمام کند.