۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Adaption

əˈdæpʃn əˈdæpʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    adaptions

توضیحات

همچنین می‌توان از adaptation به‌جای adaption استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C1
سازگاری، انطباق، توافق، سازش، تطبیق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- His quick adaption to the new culture impressed everyone.
- سازگاری سریع او با فرهنگ جدید، همه را تحت‌تأثیر قرار داد.
- The adaption of the curriculum was necessary for better student engagement.
- تطبیق برنامه‌ی درسی برای افزایش تعامل بهتر دانش‌آموزان ضروری بود.
noun countable uncountable
زیست‌شناسی سازگاری، انطباق (تکامل تدریجی جانداران برای بقا در محیط) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

مشاهده
- Adaption is crucial for survival in rapidly changing ecosystems.
- سازگاری برای بقا در اکوسیستم‌های درحال‌ تغییر سریع بسیار مهم است.
- The giraffe's long neck is an example of adaption to its environment.
- گردن بلند زرافه نمونه‌ای از انطباق آن با محیط‌زیستش است.
noun countable
سینما و تئاتر اقتباس
- She is excited to see the adaption of her favorite book on the big screen.
- او از دیدن اقتباس کتاب موردعلاقه‌اش در سینما هیجان‌زده است.
- Critics praised the adaption for staying true to the original plot.
- منتقدان، اقتباس را به‌خاطر وفاداری به داستان اصلی ستودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adaption

  1. noun the act of making suitable to an end or the condition of being made suitable to an end
    Synonyms:
    adaptation adjustment accommodation conformation

ارجاع به لغت adaption

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adaption» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adaption

لغات نزدیک adaption

پیشنهاد بهبود معانی