فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Adapter

əˈdæptər əˈdæptə

شکل جمع:

adapters

توضیحات:

این لغت به‌صورت adaptor نیز نوشته می‌شود.

adapter از adaptor رایج‌تر است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

تکنولوژی (وسیله‌ای که مشخصه‌های یک دستگاه یا یک سامانه‌ی الکتریکی را به مشخصه‌های یک دستگاه یا سامانه‌ی ناسازگار تبدیل می‌کند) آداپتور، مبدل

a network adapter

آداپتور شبکه

I forgot to plug in the adaptor, and my laptop died.

فراموش کردم آداپتور را وصل کنم و لپ‌تاپم خاموش شد.

noun countable

(شخصی که کتاب یا نمایشنامه‌ای را تغییر می‌دهد تا بتوان آن را به فیلم یا درام تلویزیونی و غیره تبدیل کرد) اقتباس‌گر، اقتباس‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Andrew Davies is an adapter.

اندرو دیویس اقتباس‌گر است.

The screenplay adaptor thinks the script needs some work.

اقتباس‌گر فیلمنامه فکر می‌کند فیلمنامه نیاز به کار دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adapter

  1. noun a musician who adapts a composition for particular voices or instruments or for another style of performance
    Synonyms:
    arranger transcriber
  1. noun device that enables something to be used in a way different from that for which it was intended or makes different pieces of apparatus compatible
    Synonyms:
    adaptor

لغات هم‌خانواده adapter

ارجاع به لغت adapter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adapter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/adapter

لغات نزدیک adapter

پیشنهاد بهبود معانی