شکل جمع:
adaptersاین لغت بهصورت adaptor نیز نوشته میشود.
adapter از adaptor رایجتر است.
تکنولوژی (وسیلهای که مشخصههای یک دستگاه یا یک سامانهی الکتریکی را به مشخصههای یک دستگاه یا سامانهی ناسازگار تبدیل میکند) آداپتور، مبدل
a network adapter
آداپتور شبکه
I forgot to plug in the adaptor, and my laptop died.
فراموش کردم آداپتور را وصل کنم و لپتاپم خاموش شد.
(شخصی که کتاب یا نمایشنامهای را تغییر میدهد تا بتوان آن را به فیلم یا درام تلویزیونی و غیره تبدیل کرد) اقتباسگر، اقتباسکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Andrew Davies is an adapter.
اندرو دیویس اقتباسگر است.
The screenplay adaptor thinks the script needs some work.
اقتباسگر فیلمنامه فکر میکند فیلمنامه نیاز به کار دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «adapter» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/adapter