آیکن بنر

لیست کامل لغات کتاب‌های English Vocabulary In Use

واژگان کتاب‌های English Vocabulary In Use

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Antitoxin

ˌænt̬iˈtɑːksɪn ˌæntiˈtɒksɪn

معنی antitoxin

noun

ماده ضدسم، ضد زهرابه، دفع سم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد antitoxin

  1. noun agent for negating the effect of an infection or poison
    Synonyms:
    medicine antibiotic antiseptic preventive serum neutralizer antibody counteragent vaccine antipoison antiserum counteractant antivenin

ارجاع به لغت antitoxin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «antitoxin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/antitoxin

لغات نزدیک antitoxin

پیشنهاد بهبود معانی