App

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

• abbreviation noun countable
  تکنولوژی کامپیوتر (application) نرم‌افزار کاربردی، اپلیکیشن (اپ)
  • - Fast Dictionary is an online and offline app which translates English to Persian and Persian to English and is available for iOS and Android.
  • - فست‌دیکشنری اپلیکیشنی آنلاین و آفلاین است که انگلیسی را به فارسی و فارسی را به انگلیسی ترجمه می‌کند و برای iOS و اندروید در دسترس است.

  • - There are apps for everything, from learning a language to booking cinema tickets.
  • - اپ‌هایی برای همه‌ی چیز از یادگیری زبان گرفته تا رزرو بلیت سینما وجود دارد.
• abbreviation noun countable
  انگلیسی آمریکایی غذا و آشپزی (appetizer) پیش‌غذا
  افعال مربوط به آشپزی در انگلیسی
  • - There are hidden video monitors that tell the cooks when the V.I.P.'s have finished their apps.
  • - مانیتورهای ویدئویی مخفی‌ای وجود دارند که به آشپزها می‌گویند چه زمانی مشتری‌های وی‌آی‌پی پیش‌غذاهای خود را تمام کرده‌اند.

  • - I did not like the app.
  • - پیش‌غذا را دوست نداشتم.
• abbreviation noun countable uncountable
  (apparatus) و (appliance) اسباب، آلت، دستگاه، وسیله
  • - The garage had an app to lift cars up.
  • - تعمیرگاه وسیله‌ای برای بلند کردن خودروها داشت.

  • - A delicate app regulates the temperature inside the space capsule.
  • - دستگاه دقیقی حرارت درون کپسول فضایی را تنظیم می‌کند.
• abbreviation noun countable
  (appendix) ضمیمه، پیوست
  • - The app lists all the Olympic champions.
  • - این ضمیمه تمام قهرمانان المپیک را فهرست می‌کند.

  • - See app B.
  • - پیوست B را نگاه کنید.
• abbreviation noun countable
  (apprentice) شاگرد
  • - a plumber’s app
  • - شاگرد لوله‌کش

  • - a carpenter's app
  • - شاگرد نجار