App

Fast Dictionary is an online and offline app.

فست‌دیکشنری اپلیکیشنی آنلاین و آفلاین است.

There are apps for everything, from learning a language to booking cinema tickets.

اپ‌هایی برای همه‌ی چیز از یادگیری زبان گرفته تا رزرو بلیت سینما وجود دارد.

There are hidden video monitors that tell the cooks when the V.I.P.'s have finished their apps.

مانیتورهای ویدئویی مخفی‌ای وجود دارند که به آشپزها می‌گویند چه زمانی مشتری‌های وی‌آی‌پی پیش‌غذاهای خود را تمام کرده‌اند.

I did not like the app.

پیش‌غذا را دوست نداشتم.

The garage had an app to lift cars up.

تعمیرگاه وسیله‌ای برای بلند کردن خودروها داشت.

A delicate app regulates the temperature inside the space capsule.

دستگاه دقیقی حرارت درون کپسول فضایی را تنظیم می‌کند.

See app B.

پیوست B را نگاه کنید.

The app lists all the Olympic champions.

این ضمیمه تمام قهرمانان المپیک را فهرست می‌کند.

The store sells a variety of household apps.

فروشگاه انواع دستگاه‌های خانگی را می‌فروشد.

This app needs regular maintenance to work properly.

این دستگاه نیاز به نگهداری منظم دارد تا درست کار کند.