با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Arcade

    ɑːrˈkeɪd ɑːˈkeɪd
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      arcades

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    بازار سرپوشیده، پاساژ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - I love the old-fashioned charm of this arcade
    - عاشق جذابیت قدیمی این بازار سرپوشیده هستم.
    - We spent the afternoon exploring the arcade, hopping from shop to shop.
    - بعدازظهر را به گشت‌وگذار در پاساژ گذراندیم و از مغازه‌ای به مغازه‌ی دیگر می‌رفتیم.
    noun countable
    گذرگاه طاق‌دار
    - The arcade was lined with colorful banners and decorations for the festival.
    - گذرگاه طاق‌دار با بنرها و تزیینات رنگارنگ برای این جشن آراسته شده بود.
    - We stopped at the arcade.
    - در گذرگاه طاق‌دار توقف کردیم.
    noun countable
    آرکید (جایی که انواع دستگاه‌های بازی‌های سکه‌ای و همچنین کارتی و اسکناسی در آنجا وجود دارد)
    - Let's go to the arcade and play some games.
    - بیایید بریم آرکید و بازی کنیم.
    - The arcade had a wide variety of games.
    - آرکید بازی‌های بسیار متنوعی داشت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد arcade

    1. noun covered way
      Synonyms: cloister, colonnade, gallery, loggia, mall, passageway, piazza, portico, stoa, walkway

    ارجاع به لغت arcade

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «arcade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arcade

    لغات نزدیک arcade

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند