آخرین به‌روزرسانی:

Asunder

əˈsʌndər əˈsʌndə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

جدا، سوا، دو نیم، دوقسمتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

to blow asunder

تکه تکه کردن، متلاشی کردن

He tore the log asunder with a single ax-blow.

با یک ضربه‌ی تبر کنده را از هم شکافت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد asunder

  1. adverb apart; into pieces
    Synonyms:
    separated divided split in half loose disjoined disconnected torn to shreds
    Antonyms:
    together

ارجاع به لغت asunder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «asunder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/asunder

لغات نزدیک asunder

پیشنهاد بهبود معانی