فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Asunder

əˈsʌndər əˈsʌndə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

جدا، سوا، دو نیم، دوقسمتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

to blow asunder

تکه تکه کردن، متلاشی کردن

He tore the log asunder with a single ax-blow.

با یک ضربه‌ی تبر کنده را از هم شکافت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد asunder

  1. adverb apart; into pieces
    Synonyms:
    separated divided split in half loose disjoined disconnected torn to shreds
    Antonyms:
    together

ارجاع به لغت asunder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «asunder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/asunder

لغات نزدیک asunder

پیشنهاد بهبود معانی