جدا، سوا، دو نیم، دوقسمتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to blow asunder
تکه تکه کردن، متلاشی کردن
He tore the log asunder with a single ax-blow.
با یک ضربهی تبر کنده را از هم شکافت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «asunder» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/asunder