Asymmetry

ˌeˈsɪmətri æˈsɪmətri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
عدم تقارن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد asymmetry

  1. noun lack of smoothness or regularity
    Synonyms:
    unevenness roughness irregularity imbalance inequality dissymmetry unsymmetry crookedness jaggedness anamorphism detorsion
    Antonyms:
    symmetry

ارجاع به لغت asymmetry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «asymmetry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/asymmetry

لغات نزدیک asymmetry

پیشنهاد بهبود معانی