Beehive

ˈbiːhaɪv ˈbiːhaɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    beehives

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(طبیعی و مصنوعی) کندو، کندوی عسل، کندوی عسل طبیعی، جعبه‌ی کندوی عسل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- We found an old beehive in the forest, hidden among the trees.
- کندویی قدیمی را در جنگل پیدا کردیم که در میان درختان پنهان شده بود.
- The children watched in awe as the bees entered and exited the beehive.
- بچه‌ها با حیرت به ورود و خروج زنبورها به کندو نگاه می‌کردند.
- A beehive is essential for honey production.
- وجود کندو برای تولید عسل ضروری است.
noun
جای شلوغ و پرفعالیت، مکان پرتردد
- The marketplace was a beehive of shoppers.
- بازار مملو از خریداران بود.
- During the festival, the streets turned into a beehive.
- در طول جشنواره، خیابان‌ها بسیار شلوغ شده بودند.
noun countable
مدل‌موی بیهایو (نوعی مدل‌موی زنانه که در آن موها به‌صورت انبوه در بالای سر قرار می‌گیرند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beehive

  1. noun an enclosed structure where some honey bee species of the subgenus Apis live and raise their young
    Synonyms: hive, stand, apiary, colony, swarm, beehouse
  2. noun a scene of crowded activity
  3. noun a woman's hairstyle in which the hair is arranged in a pile high on the head

ارجاع به لغت beehive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beehive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/beehive

لغات نزدیک beehive

پیشنهاد بهبود معانی