آخرین به‌روزرسانی:

Behind Bars

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom B2

در زندان، پشت میله‌های زندان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He vowed to turn his life around after his experience behind bars.

او پس‌از تجربه‌ی زندان، عهد کرد که زندگی خود را تغییر دهد.

She fought for justice, determined to see the criminals behind bars.

او برای عدالت جنگید و مصمم بود که مجرمان را پشت میله‌های زندان ببیند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد behind bars

  1. idiom in prison
    Synonyms:
    confined imprisoned incarcerated in jail jailed put away serving time under lock and key

ارجاع به لغت behind bars

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «behind bars» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/behind-bars

لغات نزدیک behind bars

پیشنهاد بهبود معانی