امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Behind Bars

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

idiom B2
(عامیانه) در زندان، پشت میله‌های زندان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد behind bars

  1. verb serving jail time
    Synonyms:
    confined imprisoned incarcerated in jail in prison jailed put away serving time under lock and key

ارجاع به لغت behind bars

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «behind bars» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/behind-bars

لغات نزدیک behind bars

پیشنهاد بهبود معانی