۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Bigheaded

ˌbɪɡˈhedɪd ˌbɪɡˈhedɪd
آخرین به‌روزرسانی:
ذخیره در لغات برگزیده

معنی

adjective
مغرور، پرافاده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bigheaded

  1. adjective thinking too highly of oneself
    Synonyms:
    conceited vain egoistic egoistical egotistic egotistical narcissistic stuck-up snooty snotty uppish vainglorious swellheaded too big for one's breeches snot-nosed persnickety

ارجاع به لغت bigheaded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bigheaded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bigheaded

لغات نزدیک bigheaded

پیشنهاد بهبود معانی