Blank Check

ˈblæŋkˈt͡ʃek ˌblæŋk ˈtʃek
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun phrase
    چک سفید، (مجازاً) چک امضا‌شده و سفید، سند امضا‌شده و بدون متن
    • - After winning the election, he thought the voters had given him a blank check to do as he pleased.
    • - پس از انتخاب‌شدن فکر می‌کرد رأی‌دهندگان به او چک امضا‌شده داده‌اند که هر کاری دلش می‌خواهد بکند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد blank check

  1. noun carte blanche
    Synonyms: free hand, free rein, license, permission, permit, say-so, the run of, total freedom, unconditional authority, unconditional right

ارجاع به لغت blank check

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blank check» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blank-check

لغات نزدیک blank check

پیشنهاد بهبود معانی