با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Blow Job

ˈbloʊˈdʒɑːb bləʊdʒɒb
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun slang countable
    ناپسند کیرلیسی، کیرخوری
    • - The sound of her moans during the blow job drove him crazy.
    • - صدای ناله‌های او حین کیرلیسی او را دیوانه کرد.
    • - He whispered in her ear, requesting a blow job.
    • - در گوش او زمزمه کرد و درخواست کیرخوری کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت blow job

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blow job» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blow-job

لغات نزدیک blow job

پیشنهاد بهبود معانی