فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Blow Job

ˈbloʊˈdʒɑːb bləʊdʒɒb

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun slang countable

ناپسند کیرلیسی، کیرخوری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The sound of her moans during the blow job drove him crazy.

صدای ناله‌های او حین کیرلیسی او را دیوانه کرد.

He whispered in her ear, requesting a blow job.

در گوش او زمزمه کرد و درخواست کیرخوری کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت blow job

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blow job» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blow-job

لغات نزدیک blow job

پیشنهاد بهبود معانی