ناپسند کیرلیسی، کیرخوری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The sound of her moans during the blow job drove him crazy.
صدای نالههای او حین کیرلیسی او را دیوانه کرد.
He whispered in her ear, requesting a blow job.
در گوش او زمزمه کرد و درخواست کیرخوری کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blow job» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blow-job